تهدید به آوارگی (قرآن)موارد تهدید شدن به آوارگی که در آیات قرآن ذکر شده است عبارتند از: ۱ - تهدید آل لوطتهدید شدن آل لوط از سوى قوم خود به آواره شدن: ۱. «و ما کان جواب قومه الا ان قالوا اخرجوهم من قریتکم انـهم اناس یتطهـرون؛ولي پاسخ قومش چيزي جز اين نبود كه گفتند اينها را از شهر و آبادي خود بيرون كنيد كه اينها افراد متظاهري هستند!» ۲. «فما کان جواب قومه الا ان قالوا اخرجوا ءال لوط من قریتکم انهم اناس یتطهرون؛آنها پاسخي جز اين نداشتند كه به يكديگر گفتند: خاندان لوط را از شهر و ديار خود بيرون كنيد كه اينها افرادي پاکدامن هستند!» ۲ - تهدید شایعهپراکنانتهديد شایعهپراكنان شهر مدینه به آواره گشتن و اخراج از شهر: «لئن لم ینته المنـفقون و الذین فی قلوبهم مرض والمرجفون فی المدینة لنغرینک بهم ثم لایجاورونک فیها الا قلیلا؛اگر منافقين و آنها كه در دلهايشان بیماری است، و (همچنين) آنها كه اخبار دروغ و شايعات بياساس در مدينه پخش ميكنند دست از كار خود بر ندارند تو را بر ضد آنان ميشورانيم سپس جز مدت كوتاهي نميتوانند در كنار تو در اين شهر بمانند.» «رجف»، مصدر ثلاثی مجرد «مرجفون» به معنای اضطراب شدید است. در آیه، به تناسب معنای لغوی، منظور کسانیاند که با پخش سخنان بیهوده، آرامش مردم را سلب میکردند. ۳ - تهدید حضرت شعیبتهديد شدن شعیب علیهالسلام و پيروان وى از سوى قوم خود به آواره شدن: «قال الملا الذین استکبروا من قومه لنخرجنک یشعیب و الذین ءامنوا معک من قریتنا...؛اشراف زورمند و متكبر از قوم او گفتند: اي شعيب سوگند ياد ميكنيم كه تو و كساني را كه به تو ايمان آورده اند از شهر و آبادي خود بيرون خواهيم كرد....» ۴ - تهديد حضرت لوطتهديد شدن لوط علیهالسلام از سوى قوم خود به آواره شدن: ۱. «وما كان جواب قومه إلّا أن قالوا أخرجوهم مّن قريتكم إنَّهم أناس يتطهَّرون؛ولي پاسخ قومش چيزي جز اين نبود كه گفتند اينها را از شهر و آبادي خود بيرون كنيد كه اينها افراد متظاهري هستند!» ۲. «إذ قال لهم أخوهم لوط ألاتتّقون• إنّى لكم قالوا لئن لّم تنته يلوط لتكوننّ من المخرجين؛هنگامي كه برادرشان لوط به آنها گفت آيا تقوي پيشه نميكنيد؟ گفتند: اي لوط اگر از اين سخنان خودداري نكني از اخراج شوندگان خواهي بود.» ۵ - تهدید ملکه سباتهدید سلیمان علیهالسلام به اخراج و آواره کردن ملکه سبا و مردم آن در صورت تسلیم نشدن: «الا تعلوا علی واتونی مسلمین • فلما جاء سلیمـن قال اتمدونن بمال فما ءاتـین الله خیر مما ءاتـیکم بل انتم بهدیتکم تفرحون • ارجع الیهم فلناتینهم بجنود لا قبل لهم بها ولنخرجنهم منها اذلة وهم صـغرون؛توصيه من اين است برتري جوئي نسبت به من نكنيد و به سوي من آئيد در حالي كه تسليم حق هستيد. هنگامي كه (فرستادگان ملكه سبا) نزد سليمان آمدند گفت: ميخواهيد مرا با مال كمك كنيد (و فریب دهيد!) آنچه خدا به من داده از آنچه به شما داده بهتر است بلكه شما هستيد كه به هدايايتان خوشحال ميشويد. به سوي آنها بازگرد (و اعلام كن) با لشكرهائي به سراغ آنها ميآئيم كه قدرت مقابله با آن را نداشته باشند، و آنها را از آن (سرزمين آباد) به صورت ذليلان و در عين حقارت بيرون ميرانيم. » ۶ - پانویس۷ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱، ص۴۱۲، برگرفته از مقاله «تهدید به آوارگی» |